ماه رمضان است و خیلی ها (مثل خودم) روزه نمیگیرند ... و بعضی از آن خیلی، (بر خلاف من) حس میکنند که هر لحظه ممکن است مورد خشم خدای روزه پسند قرار بگیرند و سوسک شوند از دیوار بروند بالا ... البته کارهایِ دیگر هم میکنند که به این ترس اضافه میکند ... مثلا روزه نگرفته افطاری می خورند و بعد میروند عرق خوری ... اگر سوسک شدید ... نترسید ... بیایید به اتاق من ... قول میدهم بگذارم زندگیه راحت و شادی داشته باشید ... امّا اگر کسِ دیگری وارد اتاق شد و پنهان نشدید دیگر حسابتان با کرام الکاتبین است و دمپایی ... اینروزها یاد چند جمله ای می افتم که روزی در کتابی پراز راز دلِ آدمها خواندم ... یکی نوشته بود: من به خدا اعتقاد ندارم و همیشه می گویم که او وجود ندارد ... امّا میترسم به خاطر این حرف در جهنّم بسوزم
نترس منظورم این نیست که تو قراره سوسک بشی ... فقط مثال خوبی بود