...
همراهم که رویِ آستانه تماشایِ رفت و آمدِ توی حیاط را میکرد گفت: "این هم که سگ پدر یک بند سرگرم ریدنه، گُه سگ!" بعد یک کم بلندتر گفت: "اسم شما چیه آقا پسر؟" شاید جواب از کسی نشنفت چون بلندتر گفت: "با شمام شازده" که گویا باز پاسخی نگرفت. بعد آرامتر گفت "زبونش را هم رید، ریغو! برین، برین جانم. همون برین. برین که خوب میرینی. برین که بی عن اسهالی تو وضع کامل نیس."....................... خروس--- ابراهیم گلستان