Monday, April 13, 2009

شهری که زیر درختان سدر مرد






این آقا برای ۵۹۴ صفحه رسما ما رو گذاشت سره کار
آخرشم با فحش و فضاحت کتاب رو بستیم

درد بگیری مرد

نه که خوب نبوده باشه ... بوده
منتها سلسله اعصاب ما رو به فاک داد
و 
آخرشم ... زِکی

در ضمن برادر من هر چیزی حدی داره ... صفحه ی ۲۰ فهمیدیم "پوزخند" کلمه ی مورد علاقته ... دیگه تا ۵۹۴ باید یک بند میگفتی؟

تو رم گند بگیرن که کتابو دادی دسته من میگی بهترین کتابیه که تو زندگیت خوندی

اه ... اه ... اه